صبح صادق >>  خرد >> یادداشت
تاریخ انتشار : ۲۱ تير ۱۴۰۲ - ۱۳:۱۷  ، 
کد خبر : ۳۴۸۷۴۵
سیدعبدالحسین لاری‌ ـ 13

 شاکله اصلی اندیشه ولایی

پایگاه بصیرت / فتح‌الله پریشان
نظریه ولایت فقیه ماحصل اندیشه سیاسى مکتب شیعه و فصل مشترک اندیشه سیاسی قاطبه فقهای تشیع برای زمان غیبت امام معصوم(ع) است. اندک اختلافی هم اگر باشد، نه در اصل ولایت فقیه، بلکه در قلمرو و دامنه اختیارات است که معتقدان متفاوتی دارد و به تعبیر برخی از علما، شاید بتوان گفت: «هیچ فقیهى در اصل ثبوت این معنى از ولایت تردید نداشته است.»1 البته برخى از فقها، گستره اختیارات فقیه را بسیار وسیع دانسته و به ولایت مطلقه فقیه معتقد شده‌اند که از علامه نراقی و صاحب جواهر و سدلاری تا امام خمینی(ره) را می‌توان در این دسته جا داد. فقهایی هم بوده و هستند که اختیارات فقیه در مقام ولایت سیاسی را به بعضى از مرزها محدود کرده‏اند. اختیارات فقیه در مقام ولایت سیاسی را که بیشتر فقها قبول دارند و کمتر کسى در آنها تردید کرده است، می‌توان در چهار مورد زیر خلاصه کرد:
1ـ ولایت در فتوا و بیان احکام؛
2ـ ولایت در قضا و فصل خصومت؛
3ـ نظارت بر جریان امور مسلمین نسبت ‏به اجراى قوانین خدا و جلوگیرى از انحرافات؛
4ـ امور حسبیه(امورى که از نظر شارع مطلوب بوده و نباید تعطیل بشوند و از نظر زندگى اجتماعى ضرورى و اجتناب‏ناپذیرند).2
با این توضیح مختصر و پس از بررسی امهات اندیشه آیت‌الله سیدعبدالحسین لارى از فقهاى عصر مشروطه، روشن می‌شود که وی از معتقدان به نظریه ولایت مطلقه فقیه بوده و این نظریه را در رساله «ولایت الفقیه»، که در ضمن حاشیه وى بر مکاسب شیخ انصارى به نگارش درآمده، ارائه کرده است. شاکله اندیشه وی در این زمینه به شرح زیر است: 
در یک نگاه کلى، وقتى از ولایت فقیه سخن به میان می‌آید، مراد وسیله‌اى است که از طریق آن «ولایت الله» بر جامعه اعمال مى‌شود؛ به عبارت دیگر، ولایت فقیه در طول ولایت خدا بر انسان قرار گرفته است.3 سیدلارى درباره کیفیت ولایت خداوند و کمیت قدرتش و مقدار سلطنت و حکومتش بر خلایق، به حکومت تامه و مطلقه خداوند بر عرشیان معتقد است. وى دلیل این امر را آیه کریمه «أنّه عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ» ذکر مى‌کند و این قدرت خداوند بر اشیا را «قدره عامه ذاتیه، بالاصاله بجمیع الاشیإ من دون تخصص و لا تقیید إصلا و إبدا» مى‌داند. پس از نظر سیدلارى، اصل اولى، ولایت خداوند بر همه افراد بشر در امور دنیوى و اخروى است.4
دومین اصل مورد قبول در مسئله ولایت، این است که پیامبر اسلام و امامان معصوم از سوى خدا منصب ولایت داشته‌اند؛ به عبارت دیگر، خداوند مراتبى از ولایت را که به اداره امور جامعه مربوط مى‌شود، به پیامبر اسلام و ائمه تفویض کرده و اطاعت از ایشان را بر آحاد مردم واجب کرده است. آیات متعددى در قرآن از جمله «النَّبِيُّ أَوْلَىٰ بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ» و «أطيعُوا اللَّهَ وَأَطيعُوا الرَّسولَ وَأُولِي الأَمرِ مِنكُم» وجود دارد که بر ولایت پیامبر و ائمه و وجوب اطاعت از ایشان دلالت مى‌کنند. اخبار و احادیث متعددى هم وجود دارد که از نظر سیدلارى بر ولایت فقیه دلالت مى‌کند. بررسی مستندات نقلی و تفسیر از احادیث وارده در این باره بسیارند و در شماره آتی به این بحث اشاره خواهد شد. 
منابع در دفتر نشریه موجود است.
نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات